نقد فيلم زنان كوچك Little Women

عوامل فيلم

كارگردان فيلم زنان كوچك Little Women : گرتا گرويك
تهيه كننده: دنيس دي نووي، ايمي پاسكال، رابين سويكرد و آرنان ميلشان
فيلمنامه نويس: گرتا گرويك (بر اساس رمان زنان كوچك اثر لوييزا مي اسكات)
بازيگران: سورشا رونان، اما واتسون، فلورنس پيو، اليزا اسكانلن، تيموتي شالامي، مريل استريپ و…

نقد فيلم زنان كوچك Little Women

جنبش هايي كه به دنبال احقاق حقوق از دست رفته ي زنان بودند هيچگاه در طول تاريخ، دوره ي طلايي و فراگيري مثل آنچه در سالهاي اخير مي گذرد تجربه نكرده اند؛ دوراني كه حمايت از حقوق زنان و دستيابي به عدالت اجتماعي و برابري جنسيتي نه تنها به خوبي توسط رسانه ها فرهنگ سازي شده است بلكه ديگر مانند آنچه در قرن گذشته متداول بود تلاش براي رسيدن به برابري صرفا خواست زنان نيست و به يك مطالبه ي جمعي تبديل شده است.
با يك نگاه اجمالي به آثار توليد شده در سينماي جهان مي توان به راحتي چندين و چند اثر را در همين راستا يافت كه مستقيما روي موضوع توانمندسازي زنان و برابري جنسي تمركز كرده اند و از طرفي بسياري از آثار ديگر را يافت كه درباره ي جايگاه زنان در درونمايه ي فيلم، تجديد نظر كرده اند و از كليشه هاي رايجي مثل زنان ضعيف و همواره در معرض خطر و در انتظار نجات داده شدن عبور كرده اند.
در همين راستا و در اين بستر مناسب گرتا گرويك با فراغ بال به سراغ يكي از محبوب ترين آثار با محوريت زنان رفته است يعني رمان زنان كوچك نوشته ي لوييزا مي اسكات كه بارها و بارها در فيلم ها، انيميشن ها و… به عنوان منبع اقتباس مورد استفاده قرار گرفته است.
رمان زنان كوچك در واقع انباشتي از وقايع زندگي شخصي لوييزا مي اسكات است و ريشه در تجربيات واقعي او در كنار سه خواهرش دارد و شخصيت جو كه علاقه مند به نوشتن، جسور و بي باك و متنفر از محدوديت است در واقع به نوعي خود لوييزا مي اسكات است.
او در دوراني متفاوت يا بهتر است بگويم دنيايي متفاوت با آنچه امروز وجود دارد مي زيسته است. او در دوراني به دنبال تساوي حقوق زنان مي گشت كه بردگان و سياهان به دنبال حق زندگي بودند و رفتارهايي كه امروزه وظيفه ي مدني تلقي مي شود در آن دوران، بيشتر ياغي گري تعبير مي شد اما با اين وجود نگاه تجديدنظرطلبانه اش را به وضوح مي توان در ميان صفحات كتاب هايش يافت. او در جايي نوشته است: “براي مدت طولاني زنان را ملكه ناميده اند اما قلمروي آنها ارزش حكومت كردن نداشته است”
شايد رمان لوييزا مي اسكات به دليل اتمسفر زماني كه در آن مي زيسته آنچنان تند و تيز و دندان شكن به حقوق زنان نپرداخته باشد و به نوعي به بعضي اخلاقيات سنتي پايبند باشد و اقتباسات متعددي كه از اين اثر ساخته شده هم داراي فضاي مشابهي باشند اما گرتا گرويك هوشمندانه خود لوييزا مي اسكات را به دل فيلمش آورده و با نمايش شرايطي كه او كتابش را در آن نوشته هم زشتي ها و سختي هاي تبعيض جنسيتي را به تصوير كشيده هم پايان بندي تحميل شده به نويسنده را كه اثر را از يك تراژدي به يك پايان عامه پسند تغيير مي دهد به مخاطب مي شناساند.
زنان كوچك Little Women صاحب نگاه تجديدنظر طلبانه اي است كه اگرچه براي جنگ به ميدان نيامده و راديكال نيست اما در راستاي فرهنگسازي قدم هاي خوب و سنجيده اي بر مي دارد.
زنان كوچك Little Women  صاحب همان شوخي ها و لحظات بامزه و سرخوشانه اي است كه در كتاب آمده و پر از لحظات دل انگيز و دراماتيكي است كه يك به يك به زيبايي در اثر جا گرفته اند.
زنان كوچك Little Women با جهش هاي زماني متعدد زواياي مختلف شخصيت هايش را به خوبي به معرض نمايش مي گذارد و تفاوت هاي شخصيتي چهار خواهر را تا جاي ممكن به مخاطب منتقل مي كند. فيلم در ترسيم اروپا و امريكاي قرن هجدهمي دقت زيادي دارد و خطايي در طراحي لباس و صحنه ندارد.
در طول زنان كوچك Little Women دوربين يوريك لو سو به خواست گرتا گرويك همواره با نماهايي نزديك از شخصيت ها سعي دارد با تكيه بر ديالوگ، فيلم را پيش ببرد كه بايد گفت در اين زمينه موفق هم عمل كرده است. البته جاي نماهاي باز و چشم نواز در لحظاتي كه پتانسيلش احساس مي شود نسبتا خالي است ولي موسيقي ساخته شده توسط الكساندر دسپلا به داد فيلم رسيده وپ به خوبي بر تار و پود فيلم نشسته و توان تاثيرگذاري دارد.
زنان كوچك Little Women با نمايش فداكاري هاي مگ (اما واتسون) در زندگي زناشويي در كنار همسر فقيرش و كمك به خواهرانش و همواره با وقار و زنانه بودن تصويري دقيق از شخصيت مگ ارائه داده است.
گرتا گرويك با هوشمندي تمام به جاي ارائه ي شخصيتي شكننده و ضعيف از بث با بازي اليزا اسكانلن به روي جنبه هاي ديگر شخصيتي او متمركز شده است كه با توجه به آنچه ذكر شد كاري قابل تحسين است!
او همچنين با نمايش خاله مارچ (مريل استريپ) تعديل شده با منطق رفتاري خودش كه بار شخصيتيش را به ايمي (فلورنس پيو) منتقل مي كند كار عالي اي انجام داده است. توضيحي كه ايمي در دفاع از دليلش براي ازدواج با يك مرد ثروتمند ارائه مي دهد برخواسته از آن چيزي است كه از خاله مارچ سراغ داريم و با توجه به وضعيت بد حقوق زنان در آن دوران قابل دفاع است.
گرتا گرويك براي نمايش جامعي از شخصيت هايش تا پايان، تنها به كتاب زنان كوچك بسنده نمي كند و كتاب هاي بعدي اسكات را هم در فيلم مي گنجاند تا همگي به پاياني در خور و قطعي دست يابند كه در دوران دنباله سازي هاي هاليوودي كاري دور از انتظار و نسبتا دشوار است.كه البته باعث شده فيلم لحظات دراماتيك بيشتري داشته باشد و متقابلا زمان كمتري براي روايت…
زنان كوچك اثري زيبا و لطيف است كه حال و هواي اين روزهاي جهان باعث شده بار ديگر از قفسه ها بيرون كشيده شود و با نگاهي نو ساخته شود. نگاهي كه درونيات لوييزا مي اسكات را كه با مطالبات دوران جديد هم راستاست به اثر گره زده است تا به فيلم بار معنايي بيشتري ببخشد كه نه تنها به خوبي توانسته اين كار را انجام دهد بلكه با تبديل نشدن به اثري شعاري و بيرون نزدن پيام ها از اثر فيلمي مورد احترام توليد كرده است كه درعين سرگرم كنندگي حامل نگاهي است كه جامعه ي بشري را به جاي بهتري بدل مي كند.